loading...

جدیدترین مقالات روانشناسی

بازدید : 5
سه شنبه 21 آذر 1402 زمان : 12:33


عوارض اجتماعی جدایی برای زنان
در سرزمین‌های توسعه یافته به‌عامل فرهنگ و تمدن‌سازی، برابری حقوق و دستمزد زن و مرد و رفاه اقتصادی بیشتر، زنان مطلقه با تبعات اجتماعی بسیار کمتری مواجه می گردند، البته در مرزو بوم‌های کمتر بسط‌یافته مانند کشور ایران که تمدن‌سازی قابل قبولی در ارتباط با جدایی جاری ساختن نشده میباشد، زنان با خطاها عدیده‌ای دست و پنجه قابل انعطاف می‌نمایند. از مهم ترین عوارض اجتماعی جدایی برای زنان دکتر روانشناس می‌قدرت به نکات زیر اشاره نمود.

اشتباهات اقتصادی
عمده اشتباهات زنان بعد از جدایی به مسائل مالی مربوط می‌گردد. زنانی که قبل از جدایی شاغل بوده و درآمدی داشته‌اند، نیز در تأمین هزینه های معاش خویش با ایراد روبرو می شوند، چه رسد به زنان منزل‌داری که فاقد فعالیت و منبع درآمد بوده و غالباً هم مهارتی برای ورود به بازار شغل ندارند. از این‌رو، اکثر اوقات زنان به خانواده‌های خویش محتاج می‌باشند و در شکل عدم مدد خانواده با خلل ها فراوانی مواجه میگردند.

عدم پذیرفته شدن در خانواده
در جامعه ها مرد‌سالار، جدایی همانند لکه ننگی برای دختر و خانواده وی تلقی میگردد و بعضا خانواده‌ها به‌خیال و خاطر نگهداری آبروی خویش از پذیرفتن دخترانشان بعداز جدایی امتناع می‌نمایند و حتی گاهی انذار می‌نمایند که در شکل جدایی به آن ها صدمه می رسانند.

محدودیت در تزویج دوم
اکثر زمان ها زنان مطلقه حتی در صورتیکه در سن تحت غیر وابسته گردیده و فرزندی هم نداشته باشند، گشوده هم برای تزویج دوم آیتم‌های متعددی را پیش‌رو ندارند، به این دلیل که اکثر زمان ها مردان مجرد از تزویج با آن ها پرهیز می‌نمایند. همین مورد سبب می‌گردد که شخص به‌خیال و خاطر تأمین نیاز‌های مالی، عاطفی و جنسی و همینطور رهایی از فشار خانواده و جامعه به وصلت با مردانی که وضعیت قابل قبولی ندارند یا این که سوابق وصلت‌های نا‌برنده در کارنامه آنها وجود داراست، رضایت دهند یا این که وارد ارتباط ها ناسالم مانند صیغه یا این که وصلت سپید شوند.

عدم امنیت در جامعه
محدودیت‌هایی که دختران مجرد در برقراری ارتباط با مردان دارا‌هستند و همینطور فقر فرهنگی منجر شد‌ه‌است که به زنان مطلقه به‌دیده طعمه‌هایی نگاه خواهد شد که به‌راحتی وارد ارتباط جنسی می شوند. همین قضیه منجر گردیده‌است که‌این زنان بیشتر از دختران مجرد در معرض پیشنهادات بی‌شرمانه و اسیب روحی-جسمی قرار بگیرند. این مسئله یکی‌از تلخ‌ترین تبعات جدایی برای زنان مطلقه بوده و منجر حس عدم امنیت آنها در دور و بر‌های کاری و صمیمانه میگردد.

ایرادات مرتبط با فرزندان
زنان چه سرپرستی فرزندان را به‌ذمه بگیرند و چه نگیرند، بیشتر از مردان سرگرم خطاها فرزندان خواهند شد. در‌حالتی که حضانت با مامان باشد، اشتباهات اقتصادی، مسئولیت‌های هنگفت و کمبود‌های عاطفی فرزندان او‌را زیر فشار قرار می دهند و در صورتی‌که حضانت با بابا باشد، نگرانی دایم در ارتباط با شرایط فرزندان و هجران از آنان،‌ مامان را می‌آزارد.
با یک شخص وسواسی چه طور عکس العمل کنیم؟
داده های عددی‌ها حاکی از آن می باشند که نزدیک به دو درصد از اشخاص جامعه به‌نوعی به وسواس مبتلا میباشند. وسواس اصطلاح عامیانه برای نقص‌ وسواس فکری-عملی (OCD) یا این که وسواس جبری میباشد که با تکرار اذهان‌، تکانه‌ها و تصاویر ناخواسته و مزاحم (وسواس) و همینطور ایفا دین‌های رفتاری و فرضی تکراری (تحمیل) تمجید می‌گردد و خیر‌فقط شخص در گیر بلکه نزدیکان اورا نیز به‌شدت ذیل تأثیر قرار می دهد. به همین استدلال قصد داریم درین نوشته‌ی علمی به روش واکنش دور‌وبری ها شخص وسواسی و پروسه بهبودی مبتلایان بپردازیم.

اشتباهات دور و بری ها شخص وسواسی
معاش با فردی که در گیر به وسواس میباشد، بسیار مشقت بار، خسته‌کننده و سختی‌آور میباشد. اعضای خانواده و دوستان ممکن میباشد عمیقا سرگرم مدل معاش شخص دچار گردیده و بدون چاره شوند که مسئولیت‌ بخش اعظمی از عمل‌های روزانه را که فرد وسواسی قوی به جاری ساختن آن ها وجود ندارد، به ذمه بگیرند.

شخص وسواسی میتواند ساعت‌های متعددی از یک روز خانواده را به خویش تخصیص دهد و این مسئله ممکن میباشد به‌شدت بر فعالیت، علم آموزی، متانت و ارتباط ها خانوادگی وی تأثیر منفی بگذارد.

ولی تبعات معاش با شخص وسواسی به همین‌جا ختم نمیشود و گاها سالم سرازیر آحاد خانواده را به‌خطر می‌اندازد.

اشخاص دچار به وسواس معمولا از اینکه وسواس فکری و یا این که عملی آنها غیر‌منطقی و بیشتراز حد میباشد، با خبر می‌باشند، ولی در عین درحال حاضر نمی‌توانند بر آنها كنترل داشته باشند یا این که در برابرشان مقاومت نمایند.

در عین هم اکنون در اکثر زمان ها موردها، دور و بری ها نیز طرق رابطه با مبتلایان را نمی‌دانند و با کردار‌های خویش سبب ساز وخامت وضع می شوند. معمولا سؤالات رایجی که خانواده‌ها درین موقعیت مطرح می‌نمایند این میباشد که:

شخص دچار چه هنگامی به فعالیت‌های خویش نقطه نهایی میدهد؟
آیا آن ها وظیفه دارا‌هستند که حالت مو جود را تحمل نمایند؟
آنان برای یاری چه کاری میتوانند اعمال دهند؟


عوارض اجتماعی جدایی برای زنان
در سرزمین‌های توسعه یافته به‌عامل فرهنگ و تمدن‌سازی، برابری حقوق و دستمزد زن و مرد و رفاه اقتصادی بیشتر، زنان مطلقه با تبعات اجتماعی بسیار کمتری مواجه می گردند، البته در مرزو بوم‌های کمتر بسط‌یافته مانند کشور ایران که تمدن‌سازی قابل قبولی در ارتباط با جدایی جاری ساختن نشده میباشد، زنان با خطاها عدیده‌ای دست و پنجه قابل انعطاف می‌نمایند. از مهم ترین عوارض اجتماعی جدایی برای زنان دکتر روانشناس می‌قدرت به نکات زیر اشاره نمود.

اشتباهات اقتصادی
عمده اشتباهات زنان بعد از جدایی به مسائل مالی مربوط می‌گردد. زنانی که قبل از جدایی شاغل بوده و درآمدی داشته‌اند، نیز در تأمین هزینه های معاش خویش با ایراد روبرو می شوند، چه رسد به زنان منزل‌داری که فاقد فعالیت و منبع درآمد بوده و غالباً هم مهارتی برای ورود به بازار شغل ندارند. از این‌رو، اکثر اوقات زنان به خانواده‌های خویش محتاج می‌باشند و در شکل عدم مدد خانواده با خلل ها فراوانی مواجه میگردند.

عدم پذیرفته شدن در خانواده
در جامعه ها مرد‌سالار، جدایی همانند لکه ننگی برای دختر و خانواده وی تلقی میگردد و بعضا خانواده‌ها به‌خیال و خاطر نگهداری آبروی خویش از پذیرفتن دخترانشان بعداز جدایی امتناع می‌نمایند و حتی گاهی انذار می‌نمایند که در شکل جدایی به آن ها صدمه می رسانند.

محدودیت در تزویج دوم
اکثر زمان ها زنان مطلقه حتی در صورتیکه در سن تحت غیر وابسته گردیده و فرزندی هم نداشته باشند، گشوده هم برای تزویج دوم آیتم‌های متعددی را پیش‌رو ندارند، به این دلیل که اکثر زمان ها مردان مجرد از تزویج با آن ها پرهیز می‌نمایند. همین مورد سبب می‌گردد که شخص به‌خیال و خاطر تأمین نیاز‌های مالی، عاطفی و جنسی و همینطور رهایی از فشار خانواده و جامعه به وصلت با مردانی که وضعیت قابل قبولی ندارند یا این که سوابق وصلت‌های نا‌برنده در کارنامه آنها وجود داراست، رضایت دهند یا این که وارد ارتباط ها ناسالم مانند صیغه یا این که وصلت سپید شوند.

عدم امنیت در جامعه
محدودیت‌هایی که دختران مجرد در برقراری ارتباط با مردان دارا‌هستند و همینطور فقر فرهنگی منجر شد‌ه‌است که به زنان مطلقه به‌دیده طعمه‌هایی نگاه خواهد شد که به‌راحتی وارد ارتباط جنسی می شوند. همین قضیه منجر گردیده‌است که‌این زنان بیشتر از دختران مجرد در معرض پیشنهادات بی‌شرمانه و اسیب روحی-جسمی قرار بگیرند. این مسئله یکی‌از تلخ‌ترین تبعات جدایی برای زنان مطلقه بوده و منجر حس عدم امنیت آنها در دور و بر‌های کاری و صمیمانه میگردد.

ایرادات مرتبط با فرزندان
زنان چه سرپرستی فرزندان را به‌ذمه بگیرند و چه نگیرند، بیشتر از مردان سرگرم خطاها فرزندان خواهند شد. در‌حالتی که حضانت با مامان باشد، اشتباهات اقتصادی، مسئولیت‌های هنگفت و کمبود‌های عاطفی فرزندان او‌را زیر فشار قرار می دهند و در صورتی‌که حضانت با بابا باشد، نگرانی دایم در ارتباط با شرایط فرزندان و هجران از آنان،‌ مامان را می‌آزارد.
با یک شخص وسواسی چه طور عکس العمل کنیم؟
داده های عددی‌ها حاکی از آن می باشند که نزدیک به دو درصد از اشخاص جامعه به‌نوعی به وسواس مبتلا میباشند. وسواس اصطلاح عامیانه برای نقص‌ وسواس فکری-عملی (OCD) یا این که وسواس جبری میباشد که با تکرار اذهان‌، تکانه‌ها و تصاویر ناخواسته و مزاحم (وسواس) و همینطور ایفا دین‌های رفتاری و فرضی تکراری (تحمیل) تمجید می‌گردد و خیر‌فقط شخص در گیر بلکه نزدیکان اورا نیز به‌شدت ذیل تأثیر قرار می دهد. به همین استدلال قصد داریم درین نوشته‌ی علمی به روش واکنش دور‌وبری ها شخص وسواسی و پروسه بهبودی مبتلایان بپردازیم.

اشتباهات دور و بری ها شخص وسواسی
معاش با فردی که در گیر به وسواس میباشد، بسیار مشقت بار، خسته‌کننده و سختی‌آور میباشد. اعضای خانواده و دوستان ممکن میباشد عمیقا سرگرم مدل معاش شخص دچار گردیده و بدون چاره شوند که مسئولیت‌ بخش اعظمی از عمل‌های روزانه را که فرد وسواسی قوی به جاری ساختن آن ها وجود ندارد، به ذمه بگیرند.

شخص وسواسی میتواند ساعت‌های متعددی از یک روز خانواده را به خویش تخصیص دهد و این مسئله ممکن میباشد به‌شدت بر فعالیت، علم آموزی، متانت و ارتباط ها خانوادگی وی تأثیر منفی بگذارد.

ولی تبعات معاش با شخص وسواسی به همین‌جا ختم نمیشود و گاها سالم سرازیر آحاد خانواده را به‌خطر می‌اندازد.

اشخاص دچار به وسواس معمولا از اینکه وسواس فکری و یا این که عملی آنها غیر‌منطقی و بیشتراز حد میباشد، با خبر می‌باشند، ولی در عین درحال حاضر نمی‌توانند بر آنها كنترل داشته باشند یا این که در برابرشان مقاومت نمایند.

در عین هم اکنون در اکثر زمان ها موردها، دور و بری ها نیز طرق رابطه با مبتلایان را نمی‌دانند و با کردار‌های خویش سبب ساز وخامت وضع می شوند. معمولا سؤالات رایجی که خانواده‌ها درین موقعیت مطرح می‌نمایند این میباشد که:

شخص دچار چه هنگامی به فعالیت‌های خویش نقطه نهایی میدهد؟
آیا آن ها وظیفه دارا‌هستند که حالت مو جود را تحمل نمایند؟
آنان برای یاری چه کاری میتوانند اعمال دهند؟

برچسب ها دکتر روانشناس ,
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 121
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 70
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 71
  • بازدید ماه : 150
  • بازدید سال : 498
  • بازدید کلی : 759
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه