به صورت تخصصی، روانشناسی بالینی را میقدرت تحقیق، تدریس و خدمات مرتبط با کاربرد اصول، طریق ها و نحوه دکتر روانشناس هایی برای درک، پیش گویی و تسکین فکری، عاطفی، زیستی، روانی، اجتماعی و ناسازگاری رفتاری و ناراحتی دانست که به طیف پهناورای از جمعیت متقاضی، ارائه میگردد. ناحیهی عملکردی این فن را میتوان دربرگیرنده آنالیز، تشخیص، مداخله، درمان، مشاوره و استیناف دانست که به صورت تخصصی در قضیههای آسیب شناسی اشتباهات دیوانه، از جمله شخصیت، خوی و نقص هایی که از ادغام آن ها بوجود میآیند، مداخله میکند. در یک تعریف و تمجید کلی که بوسیله انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شدهاست، روانشناسی بالینی را میتوان علم، نظریه و عمل معرفی کرد که به در نظر گرفتن و کاهش ناسازگاری، ناتوانی و ناراحتی پرداخته و همچنین برای تقویت سازگاری و گسترش شخصی به کار برده میگردد. روانشناسی بالینی بر مسائل فکری، عاطفی، زیستی، خل وچل، اجتماعی وجنبه های رفتاری کارایی آدم در سراسر طول عمر، در فرهنگ وتمدن های گوناگون، ودر تمام سطوح اجتماعی و اقتصادی توجه دارد. تخصصی که به طیف کلان ای از مشکلات سالم دیوانه و رفتاری می پردازد و توسطی فراگیری، تفحص و تمرین مبتنی بر بازرسی، بوجود آمده می باشد متخصصین این حوزه، فهم و شعور کاملی از زخم شناسی خل وچل و سلامت جاری را در طی عمر انسان داشته و توسطی ارزیابی کاراییهای شناختی، رفتاری، عاطفی و دربین فردی و ترکیب داده های بدست آمده از آزمون ها و ترکیب این داده ها با مشاهدات و مصاحبه ها، بضاعت اجرا مداخلات روانشناختی و رفتاری را به منظور بهبود سالم و سعی فردی را در بشر دارا هستند. استعمال از طیف وسیعی از مداخلات مطابق شواهد و همچنین توانگری جاری ساختن، نشر و اجرای تحقیقات راجعبه طیف وسیعی از فرآیندهای جاریشناختی، و ساخت و مراقبت رابطه ها درمانی و ارتباط دریافت کردن با طیف کبیرای از جمعیتها، و همچنین اقتدار تشخیص و پاسخگویی به نقص های اخلاقی، قانونی و مسائل مربوط به روانشناسی بالینی، به عنوان مثال خوی هایی می باشد که یک دارای تخصص روانشناسی بالینی باید دارا باشد.
به صورت تخصصی، روانشناسی بالینی را میقدرت تحقیق، تدریس و خدمات مرتبط با کاربرد اصول، طریق ها و نحوه دکتر روانشناس هایی برای درک، پیش گویی و تسکین فکری، عاطفی، زیستی، روانی، اجتماعی و ناسازگاری رفتاری و ناراحتی دانست که به طیف پهناورای از جمعیت متقاضی، ارائه میگردد. ناحیهی عملکردی این فن را میتوان دربرگیرنده آنالیز، تشخیص، مداخله، درمان، مشاوره و استیناف دانست که به صورت تخصصی در قضیههای آسیب شناسی اشتباهات دیوانه، از جمله شخصیت، خوی و نقص هایی که از ادغام آن ها بوجود میآیند، مداخله میکند. در یک تعریف و تمجید کلی که بوسیله انجمن روانشناسی آمریکا منتشر شدهاست، روانشناسی بالینی را میتوان علم، نظریه و عمل معرفی کرد که به در نظر گرفتن و کاهش ناسازگاری، ناتوانی و ناراحتی پرداخته و همچنین برای تقویت سازگاری و گسترش شخصی به کار برده میگردد. روانشناسی بالینی بر مسائل فکری، عاطفی، زیستی، خل وچل، اجتماعی وجنبه های رفتاری کارایی آدم در سراسر طول عمر، در فرهنگ وتمدن های گوناگون، ودر تمام سطوح اجتماعی و اقتصادی توجه دارد. تخصصی که به طیف کلان ای از مشکلات سالم دیوانه و رفتاری می پردازد و توسطی فراگیری، تفحص و تمرین مبتنی بر بازرسی، بوجود آمده می باشد متخصصین این حوزه، فهم و شعور کاملی از زخم شناسی خل وچل و سلامت جاری را در طی عمر انسان داشته و توسطی ارزیابی کاراییهای شناختی، رفتاری، عاطفی و دربین فردی و ترکیب داده های بدست آمده از آزمون ها و ترکیب این داده ها با مشاهدات و مصاحبه ها، بضاعت اجرا مداخلات روانشناختی و رفتاری را به منظور بهبود سالم و سعی فردی را در بشر دارا هستند. استعمال از طیف وسیعی از مداخلات مطابق شواهد و همچنین توانگری جاری ساختن، نشر و اجرای تحقیقات راجعبه طیف وسیعی از فرآیندهای جاریشناختی، و ساخت و مراقبت رابطه ها درمانی و ارتباط دریافت کردن با طیف کبیرای از جمعیتها، و همچنین اقتدار تشخیص و پاسخگویی به نقص های اخلاقی، قانونی و مسائل مربوط به روانشناسی بالینی، به عنوان مثال خوی هایی می باشد که یک دارای تخصص روانشناسی بالینی باید دارا باشد.