به نقل از خبرنگار مهر، پروفسور حمیدرضا یوسفی مدرس اهل ایران تاریخ تامل و جاریشناسی تعامل دکتر روانشناس در دانشکده پُتسدام آلمان در یادداشتی که به طور منحصر در چنگ ما قرار داده میباشد به روانشناسی فرهنگ و تمدن و مبانی شاکلههای عمل فرهنگی پرداخته میباشد: پیشفرضها به عبارتیطور که ماهی نمیتواند سوای آب زیست نماید، بشر به فرهنگ وتمدن نیاز داراست. معنا "تمدن" در میهن ما، با اعتنا به قیمت و عنایت حیاتی آن اصطلاحی غیرواضح و نا مفهوم مانده میباشد. بهتبع آن نیز تمجید مشخص و معلوم و واضحی از "فعالیت فرهنگی" نیست. هویدا میباشد که فارغ از تمجید صحیح و جامع از یک قضیه، نمیاقتدار ناحیههایش را بهصحت معلوم کرد و به پیاده سازی طریقهای هدفمند اقدام ورزید. یکیاز عادات دیرینه محققان مرزوبوم ما برای توضیح و ورود به سوژه تمدن این میباشد که با توضیح و تشریح ریشه معنی لاتین کلمه و واژه "فرهنگ وتمدن" آغاز مینمایند و این نحوه نازا را به شاگردان خویش نیز جابجایی میدهند. این عاریه گیری آنها ناخودآگاه مسئله انس با عقیدههای تمدن شناسان کشورهای دیگر را به وجود می آورد که نوع نگاهشان اکثر زمان ها به خیال و خاطر تجربه مختلف تاریخی و فریضههای فقهی و ساختارهای تمدنی، بسیار متعدد با نگاه ما به تمدن و فعالیت فرهنگی میباشد. برای پرداختن به قضیه "تمدن" و بعدها آن نیاز به تعریفوتمجید یا این که تعریفوتمجیدهای متفاوت داریم.
به نقل از خبرنگار مهر، پروفسور حمیدرضا یوسفی مدرس اهل ایران تاریخ تامل و جاریشناسی تعامل دکتر روانشناس در دانشکده پُتسدام آلمان در یادداشتی که به طور منحصر در چنگ ما قرار داده میباشد به روانشناسی فرهنگ و تمدن و مبانی شاکلههای عمل فرهنگی پرداخته میباشد: پیشفرضها به عبارتیطور که ماهی نمیتواند سوای آب زیست نماید، بشر به فرهنگ وتمدن نیاز داراست. معنا "تمدن" در میهن ما، با اعتنا به قیمت و عنایت حیاتی آن اصطلاحی غیرواضح و نا مفهوم مانده میباشد. بهتبع آن نیز تمجید مشخص و معلوم و واضحی از "فعالیت فرهنگی" نیست. هویدا میباشد که فارغ از تمجید صحیح و جامع از یک قضیه، نمیاقتدار ناحیههایش را بهصحت معلوم کرد و به پیاده سازی طریقهای هدفمند اقدام ورزید. یکیاز عادات دیرینه محققان مرزوبوم ما برای توضیح و ورود به سوژه تمدن این میباشد که با توضیح و تشریح ریشه معنی لاتین کلمه و واژه "فرهنگ وتمدن" آغاز مینمایند و این نحوه نازا را به شاگردان خویش نیز جابجایی میدهند. این عاریه گیری آنها ناخودآگاه مسئله انس با عقیدههای تمدن شناسان کشورهای دیگر را به وجود می آورد که نوع نگاهشان اکثر زمان ها به خیال و خاطر تجربه مختلف تاریخی و فریضههای فقهی و ساختارهای تمدنی، بسیار متعدد با نگاه ما به تمدن و فعالیت فرهنگی میباشد. برای پرداختن به قضیه "تمدن" و بعدها آن نیاز به تعریفوتمجید یا این که تعریفوتمجیدهای متفاوت داریم.